خودرو (به انگلیسی car) یا ماشین یا اتومبیل به وسیله نقلیه چرخداری گفته میشود که موتور خود را حمل میکند این بدین معنی است که خودرو بدون ارتباط با وسیله دیگر و به کمک نیروی ماشینی خود، قادر به حرکت است. اصولاً برای تمام وسایلی که دارای منبع قدرت باشند و به خودی خود بتوانند حرکت کنند، میتوان واژه? خودرو را بکار برد. لیکن کاربرد این واژه در زبان ما دارای محدوده مشخصی است که معمولاً به وسایل متحرکی گفته میشود که همگی دارای حرکت بوده و با زمین در تماس هستند. با این نگاه خودرو گونهای وسیله موتوری چرخدار است، که نخستین سازندگان آن را با هدف حملونقل سرنشینان در جادهها طراحی نمودند. از نخستین تعاریف مخترعان اولیه اتومبیل، اینگونه استنباط میشود، که هدف آنها از استفاده چهار چرخ در طراحی اتومبیلهای نخستین، انتقال یک تا هشت نفر بودهاست. شاید بتوان اولین ایده? مکتوب در مورد وسیله? نقلیهای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هفاستوس (خدای آتش و فلزکاری) یک سهچرخه? متحرک میسازد و از آن برای جابجایی استفاده میکند. ∗ اما در عالم واقع، این وسیله برای اولین بار در سال 1678 توسط پدر فردیناند فربیست مبلغ مسیحی بلژیکی در چین طراحی و ساخته شد که توسط ? اولین خودرو بخار قابل استفاده 1767نیروی بخار کار میکرد. این خودرو اولیه 65 سانتی متر طول داشت و به عنوان وسیله سرگرمی برای امپراتور چین ساخته شده بود. اولین اتومبیل واقعی با نیروی بخار که برای جابجائی انسان و بار بکار گرفته شد در سال 1767 توسط نیکلاس جوزف کان فرانسوی طراحی و ساخته شد. خودرو کان میتوانست 4 تن بار به همراه 2 خدمه را با سرعت 7/8کیلومتر برساعت به حرکت درآورد. اولین تصادف خودروئی جهان نیز با این خودرو در سال 1771 اتفاق افتاد. موتور احتراقی در سال 1860 میلادی بهوسیله? یک بلژیکی به نام اتین لونوار اختراع شد. پس از آن، روند تکامل صنعت خودروسازی تداوم یافت و در بین سالهای 1860 تا 1970 میلادی دراروپااختراعات مختلفی به وسیله چند تن از مهندسان انجام گرفت. سال 1886 بعنوان سال تولد اتومبیلهای مدرن امروزی شناخته میشود، کارل بنز مخترع آلمانی در این سال بنز پنتنت-موتور واگن را عرضه نمود. از سال 1908 که فورد مدل تی توسط هنر فوردطراحی و ساخته شد، بسرعت کالسکه ها جای خود را به اتومبیلهای موتوری دادند. نخستین خودرو با موتور برون سوز یک موتور کوچک بود که بر روی یک گاری کوچک نصب شد. این خودرو را زیگفرد مارکوس در سال 1874 میلادی در شهر وین ساخت. موتور این وسیله نقلیه، موتور بخاری یا موتور برون سوز نام گرفت. اما بهتدریج موتورهای برونسوز تبدیل به موتور های درون سوز گردیدند. در موتورهای درونسوز، مخلوط هوا و گاز در داخل سیلندربه وسیله جرقه محترق میگردد. اولین نمونه موتور احتراق داخلی را یک مهندس آلمانی به نامنیکلاس اتو ساخت. موتورهای امروزی، در حقیقت نمونه تکامل یافته این موتور محسوب میشوند.
سیاهچاله ناحیهای از فضا-زمان است که آثار گرانشی آن، چنان نیرومند است که هیچ چیز - حتی ذرات و تابش های الکترومغناطیسی مثل نور - نمی توانند از میدان گرانش آن بگریزد.[1] نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش بینی میکند که یک جرم به اندازه کافی فشرده شده،میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا--زمان و تشکیل سیاهچاله شود. مرز این ناحیه از فضازمان که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمیتواند به بیرون برگردد را افق رویداد می نامند. صفت «سیاه» در نام سیاهچاله برگرفته از این واقعیت است که همه نوری که از افق رویداد آن می گذرد را به دام میاندازد که از این دیدگاه سیاه چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیکدارد.[2][3] از سوی دیگر نیز، نظریه میدانهای کوانتومی در فضازمان خمیده پیشبینی میکند که افق های رویداد نیز تابشی به نامتابش هاوکینگ گسیل می کنند که طیف آن همانند طیف جسم سیاهی است که دمای آن با جرمش نسبت وارونه دارد. میزان دما در مورد سیاهچالههای ستارهای در حد چند میلیاردم کلوین است و از این رو ردیابی آن دشوار است. اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمیدهند برای اولین بار در سده 18 (میلادی) توسط جان میچلو پیر سیمون لاپلاس مورد توجه قرار گرفتند. نخستین راه حل نوین نسبیت عام که در واقع ویژگیهای یک سیاهچاله را توصیف مینمود در سال 1916 میلادی توسط کارل شوارتزشیلد کشف شد.[4][5] هر چند که تعبیر آن به صورت ناحیهای از فضا که هیچ چیز نمیتواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به خوبی درک نشد. برای دورهای طولانی این چالش مورد کنجکاویریاضیدانان بود تا اینکه در میانه دهه 19600، پژوهشهای نظری نشان داد که سیاهچالهها به راستی یکی از پیش بینیهای ژنریک نسبیت عام هستند. یافتن ستارگان نوترونی باعث شد تا وجود اجرام فشرده شده بر اثررمبش گرانشی به عنوان یک واقعیت امکانپذیر فیزیکی مورد علاقه دانشمندانقرار گیرد.[6] اینگونه پنداشته میشود کهسیاهچالههای ستارهای در جریان فروپاشی ستارههای بزرگ در یک انفجار ابرنواختری درپایان چرخه زندگیشان بوجود میآیند. جرم یک سیاهچاله پس از شکل گیری میتواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان پیرامون و بهم پیوستن سیاهچالههای گوناگون،سیاهچالههای کلان جرم با جرمی میلیونها برابر خورشید تشکیل میشوند.[7] یک سیاهچاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمیگردد نادیدنی است، اما میتواند بودن خود را از راه کنش و واکنش با ماده از پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستارههای دوتایی با همدم نامرئیشان، اخترشناسان نامزدهای احتمالی بسیاری برای سیاهچاله بودن در این منظومهها شناسایی کردهاند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشتر کهکشانها یکسیاهچاله کلانجرم وجود دارد. برای نمونه، دستاوردهای ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز یک سیاهچاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد.[8]